نقد و بررسی انیمیشن دانشگاه هیولاها (4)

نقد و بررسی انیمیشن دانشگاه هیولاها

  • نویسنده: زهرا شقاقی
  • ۰۸ شهریور ۱۴۰۱

دانشگاهی برای ترساندن!

دانشگاه هیولاها اثر دن اسکنلون، در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۳ با ژانر کمدی و ماجراجویی به نمایش گذاشته شد. این انیمیشن برای کودکان بالای شش سال مناسب است اما بنا بر توصیه عوامل، کودکان کمتر ار شش سال با حضور والدین می‌توانند به تماشا این فیلم بپردازند.

این اثر پیرو انیمیشن کارخانه هیولاها می‌باشد که در سال ۲۰۰۱ به نمایش گذاشته شد.

دانشگاه هیولاها به داستان زندگی دو شخصیت اصلی انیمیشن (مایک و سالی) و علت ایجاد خصومت بین رندال و سالی، قبل از ورود به کارخانه می‌پردازد.

مایک وزاسکی، هیولای جوانی است که آرزو دارد در آینده یکی از ترساننده‌های کارخانه هیولاها باشد؛ اما برای این کار ظاهر مناسبی ندارد و دیگران او را مسخره می‌کنند. او برای رسیدن به این رویا، باید در دانشگاه هیولاها در رشته ترساندن، شروع به تحصیل کند اما موانع زیادی بر سر راه مایک وجود دارد.

نقد و بررسی انیمیشن دانشگاه هیولاها (2)

در انیمیشن، رنگ ها جایگاه ویژه‌ای دارند که انیمیشن دانشگاه هیولاها برای معرفی شخصیت‌ها به خوبی از رنگ‌ها استفاده کرده است.

یکی از نمادهای رنگ سبز، تلاش و کسب دانش برای موفقیت است. همانطور که در فیلم مشاهده می‌شود ، مایک سبز رنگ است و این هماهنگی بین رنگ مایک و شخصیت او در انیمیشن حائز اهمیت است. لازم به ذکر است که این هماهنگی رنگ و شخصیت تنها محدود به مایک نمی‌شود و در ادامه به تحلیل سایر شخصیت‌ها می‌پردازیم.

بعد از صحبت‌های مدیر دانشگاه درباره امتحانات پایان هر نیمسا ، مایک شروع به برنامه‌ریزی می‌کند تا بتواند در امتحانات موفق شود. مشابه این صحنه را در سکانس تمرین گروه «اوزما کاپا» به رهبری مایک می‌بینیم. تمام این موارد نشان‌دهنده شخصیت تلاشگر مایک برای کسب موفقیت است.

در سکانس‌های اولیه، زمانی که مایک و سالی با یکدیگر بحث می‌کنند و شروع رقابتشان برای ماندن در رشته ترس آغاز می شود؛ متوجه می‌شویم که مایک از دانش بالایی برخوردار است و کمی حسود است.

با توجه به علاقه‌مندی مایک برای شرکت در مسابقه ترساندن، می توان فهمید او به شرکت در فعالیت‌های اجتماعی علاقه دارد. این نیز یکی از نماد‌های رنگ سبز است.

هنگامی که همه گروه‌های شرکت‌کننده در مسابقه اوزما کاپا را بابت شرکت در مسابقه مسخره و تحقیر می‌کردند و باعث ناراحتی اعضا شده بودند؛ مایک با خلاقیت خود به آن‌ها انگیزه می‌دهد و آن‌ها را به کارخونه هیولاها می‌برد و به آن‌ها نشان می‌دهد که افراد در کارخانه مشغول انجام کارهای متفاوتی هستند و می‌گوید «صرفا نیازی نیست شما یک ترساننده باشید؛ بلکه می‌توانید کارهای دیگری انجام دهید فقط کافیست به استعدادهایتان توجه کنید و نباید ناامید شوید».

شخصیت سالیوان به دلیل داشتن خانواده معروفی که در شهر هیولاها هستند، با اعتماد به نفس بالا به تصویر کشیده شده است. او اهمیتی به درس خواندن نمی‌دهد و فکر می‌کند همین استعداد خانوادگی برای موفقیت او کافی است. سالیوان با همه صمیمانه و دوستانه رفتار می‌کند درحالیکه به راحتی با کسی دوست نمی‌شود ولی اگر دوست شود، شاهد شخصیتی وفادار و قابل اعتماد از او هستیم.

سالیوان بسیار احساساتی است و این مسئله در کارخانه هیولاها نیز قابل درک بود.

نقد و بررسی انیمیشن دانشگاه هیولاها (5)

 

هنگامی که مایک قصد دارد به اتاقش برود و هم اتاقی‌اش را ببینید، راجع به این موضوع صحبت می‌کند که چقدر خوشحال است که قرار است بهترین دوست خودش را پیدا کند. در اینجا با توجه به دوستی سالیوان و مایک در کارخانه هیولاها، مخاطب فکر می‌کند هم اتاقی مایک، سالیوان است اما ناگهان با دیدن رندال به مخاطب شوک وارد می‌شود و پیش‌بینی‌های مخاطب بهم می‌ریزد. این غیرقابل پیش‌بینی بودن اثر، رمز موفقیت تبدیل آن به یک محتوای با کیفیت است.

برای شخصیت رندال از رنگ بنفش ویولت استفاده شده که به رنگ آبی که رنگ سالیوان است نزدیک است؛ با توجه به این مسئله می‌توانیم به رقابت بین این دو اشاره کنیم که از دانشگاه، در مسابقه ترس آغاز می‌شود.

زمانی که گروه مایک برای شرکت در مسابقه کامل نبود، مایک از رندال درخواست می‌کند تا با عضویت در گروهش به او کمک کند ولی رندال چون به تازگی در گروه محبوب دانشگاه عضو شده است و نمی‌خواهد جایگاهش متزلل شود، دوستی با مایک را فراموش کرده و با خودخواهی خود مایک را نادیده می‌گیرد.

رنگ بنفش در کودکان باعث افزایش قوه تخیل و خلاقیت آن‌ها می‌شود ؛ شاید به همین دلیل خانم دین ابیگیل، ترکیبی از هزارپا و خفاش به رنگ بنفش است.

 

یکی از اهداف انیمیشن‌سازی برای کودکان آموزش به آن‌ها می‌باشد که دانشگاه هیولاها در این مسئله بسیار موفق است.

نقد و بررسی انیمیشن دانشگاه هیولاها (6)

با توجه به اینکه این انیمیشن تقریبا برای کودکان بالای پنج سال مناسب است، به خوبی می‌تواند مسائلی که کودکان با ورود به مدرسه با آن‌ها درگیر می‌شوند را توضیح دهد و به آن‌ها آموزش دهد که برای مقابله با این مسائل چه‌کاری باید انجام دهند. برای مثال، طبق این انیمیشن شما می‌توانید به فرزند خود آموزش دهید اگر در مدرسه به هر دلیلی طرد شد و سایر بچه‌ها رفتار خوبی با او نداشتند، این نشان دهنده کافی نبودن او نیست و او باید همچنان خودش را دوست داشته باشد و خودباوری داشته باشد و برای خود ارزش قائل باشد؛ نباید اعتماد به نفسش را از دست بدهد و در برابر موانع تسلیم شود؛ باید تلاش کند تا به آرزوهایش تحقق ببخشد.

انسان‌ها به یکدیگر وابسته‌اند و در امور مختلفی به یکدیگر نیاز دارند و این نیاز، انجام کار گروهی برای انسان را حیاتی می‌کند.

انیمیشن دانشگاه هیولاها به خوبی این نیاز را شناسایی کرده و با نشان دادن اتحاد، تلاش و همبستگی گروه اوزما کاپا به رهبری مایک درباره کار گروهی به کودکان آموزش می‌دهد و سعی دارد ویژگی‌های یک رهبر خوب را به تصویر بکشد.

تعداد زیادی از مخاطبان صحنه پیوستن سالی و مایک به انجمن اوزما کاپا را نشانی از فراماسون می‌دانند و می‌گویند این صحنه در حال به تصویر کشیدن نحوه عضو شدن در این گروه‌ها است؛ لازم به ذکر است که این فقط یک تئوری بی‌پایه و اساس است و هیچ دلیل توجیه کننده‌ای برای آن وجود ندارد و اکثر نویسنده‌ها صرفا برای جذب مخاطب از واژه فراماسون یا ایلومیناتی استفاده می‌کنند. به‌نظر شما آیا واقعا این انیمیشن در راستای تبلیغ این تئوری‌ها است؟

1 دیدگاه

  1. sina samimi
    sina samimi

    خیلی جالب بود.

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه داستان فیلم را اسپویل می‌کند؟

console.log("Hello world");