خلاصه داستان: نوح را دنبال می کند که واقعاً دوست دختر و ماشینش را دوست دارد، اما پس از قبول شغل رانندگی وارد مسابقه ای می شود که منجر به از دست دادن زندگی، خانواده یا ماشین محبوبش می شود.
خلاصه داستان: داستان Eden را روایت می کند که از ربطهای یک روزه باردار می شود و به بهترین دوست متاهل و مادر دو فرزندش تکیه می کند تا او را راهنمایی کند.
خلاصه داستان: شهر نبراسکا، 1991، دو دوست صمیمی این شانس را پیدا میکنند که کلبه اسنک استخر را اداره کنند، که بعداً سناریوی عالی برای تجاوز، سرگرمی، کشف شخصی و عاشقانه میشود.
خلاصه داستان: خسته از کنوانسیون های جامعه پاریس، یک پلی بوی ثروتمند و یک نجیب زاده جوان در حال آموزش از دوستی افلاطونی لذت می برند که ممکن است برای مدت طولانی افلاطونی باقی نماند.
خلاصه داستان: دو دوست دوران کودکی را دنبال می کند: آملیا و آرچی. آرچی همیشه عشق خود را به او مخفی نگه داشته است، اما درست همانطور که او شجاعت خود را برای ابراز احساسات خود ایجاد می کند، آملیا عاشق بیلی والش، دانشجوی جدید انتقالی می شود.
خلاصه داستان: جس و هانا در 13 سالگی با هم پیمان بستند که یک جشن بزرگ برگزار کنند، تنها 24 ساعت قبل از رویداد بزرگ، وقتی آنها از قرارهایشان جدا می شوند، همه چیز خراب می شود. حالا آنها یک شب فرصت دارند تا قرارهای جدید پیدا کنند و یک شرکت فانتزی بسازند...
خلاصه داستان: شخصی به نام جف لبوفسکی که با یک میلیونر به همین نام اشتباه گرفته می شود، به دنبال جبران فرش ویران شده خود است و از دوستان بولینگ خود برای دریافت آن کمک می گیرد.
خلاصه داستان: راکل و آرس در یک رابطه از راه دور هستند. آنها سرانجام در طول تابستان در مناظر کاستا براوا با دوستان خود دوباره متحد می شوند، راکل و آرس شروع به این سوال می کنند که آیا رابطه آنها می تواند آزمایش زمان را تحمل کند یا خیر.