خلاصه داستان: ایرینا با پسرش ایگور در یک شهر کوچک مرزی چک زندگی می کند. هنگامی که او متوجه می شود که ایگور توسط سه روما مورد حمله قرار گرفته است، تمام دنیای او خراب می شود. با گذشت زمان، ایرینا شروع می کند ...
خلاصه داستان: یری آروید اسمیچوفسکی، معروف به شیطان شهر کوچک پراگ، با شور و حرارت عملی شیطان شناسی را از کتاب های غیبی نادر و مصادره شده مطالعه کرد و نشان داد که تمایل خود را برای زیر پا گذاشتن مرزهای جهنم برای رسیدن به اهداف خود دارد.
خلاصه داستان: لاکو همه چیز را به دست گروهی از اوباش از دست میدهد. اکنون ویلچر نشین است و زندگیاش دگرگون شده، دوست جدیدش گابو به لاکو کمک میکند تا همه چیز را با چشماندازی جدید ببیند. اما انتقام شیرین است...
خلاصه داستان: یک دختر 12 ساله وحشی که با پدربزرگ و مادربزرگش بوده است، برخلاف توصیه آنها تصمیم می گیرد که به دنبال پدرش بگردد، مردی که به تازگی از زندان آزاد شده است.